با احترام به دیدگاه گاندی در خصوص اموری همچون طبقات اجتماعی (کاست) و طبقات فرودست جامعه بی ثباتی و تناقض میان عمل و گفتار از جمله خطاهای قابل توجهی است که در سالهای اخیر گاندی را در تیررس هجمه اعتراضات و پرسش های بسیار در این خصوص قرار داده است. هرچند،

گاندی

« سالهایی که جهان را دگرگون نمود ۱۹۴۸-۱۹۱۴ »

نویسنده:         Ramachandra Guha

انتشارات:          Penguin Allen Lane

تاریخ نشر:          یازده سپتامبر ۲۰۱۸

زبان :               انگلیسی

قطعه:               رقعه ای

تعداد صفحه:        ۱۱۵۲

 با احترام به دیدگاه گاندی در خصوص اموری همچون طبقات اجتماعی (کاست) و طبقات فرودست جامعه بی ثباتی و تناقض میان عمل و گفتار از جمله خطاهای قابل توجهی است که در سالهای اخیر گاندی را در تیررس هجمه اعتراضات و پرسش های بسیار در این خصوص قرار داده است. هرچند، اثبات بی گناهی و توجیه تمام این اتهامات را می توان در میان سخنان خود گاندی یافت. برای مثال، وی در جایی عنوان می کند که « تمام تلاش من بر این است که بر اظهارات پیشین خود در خصوص یک موضوع پافشاری نکنم بلکه مقصودم بر این است که بر درک حقیقت، در آن لحظه که مورد سوال  قرار می گیرم، استوار و ثابت قدم باشم و این برای من یعنی  از حقیقتی به حقیقتی دیگر رسیدن» و به درستی هم همینطور می باشد.

وی در میان عقایدی سر سختانه همچون« مذهب در طبقات اجتماعی و شیوه زندگی» و انزجار از ازدواج میان اقوام و ملل مختلف بزرگ شد. با این تفاوت که  مخالف سرسخت اولی و موافق و حامی دومی بود. بله، واقعاً گاندی چنین مردی بود. مردی که کامل پیرو مصالحه و گفتگو میان باورها، طبقات اجتماعی، رسوم و اقوام مختلف بود.

 این کتاب با عنوان « گاندی: سالهای۱۹۴۸-۱۹۱۴ ، سالهایی که جهان را دگرگون کرد» دنباله روی کتاب « گاندی پیش از هند» نوشته‌ خود این نویسنده که به طور مستند به سالهای ابتدایی یعنی تحصیل گاندی در انگلستان، کشمکش هایش در آفریقای جنوبی و اوج نفوذش با ورود به هند ـ ژانویه سال ۱۹۱۵ میلادی ـ می پردازد و رخدادهای مختلف از زمان تشکیل جنبش ملی هند با نظارت Gokhale  ( سیاستمداری که گاندی را به جای مناقشه با بریتانیا سفر به اقصی نقاط هند ترغیب کرد) و ترسیمی  از سفر گاندی به سرتاسر هند برای آگاهی و آشنایی با اقوام مختلف  را ارائه می دهد و با مهارت هر چه تمام  تبدیل سفرهای وی به جنبش روستائیان و کارگران را به نمایش می گذارد و نشان می دهد که چگونه وی جنبش ملی هندی را به جنبش توده ای و در نتیجه ی آن کنگره ملی هند را به حزب توده ای تبدیل می نماید. تمام یاوه گویی های حزب آزادی به همراه مخالفت ها، اقدامات اجرایی و حرکت وی به سوی بهسازی اجتماعی، تجارب شخصی وی و کشمکش توده ای و مذاکرات با قانونگذاران همه با جزییات در این کتاب بیان شده اند.

منابع گسترده و متنوعی که نویسنده در اثر خود از آنها بهره جسته است، این کتاب را  به منبعی جامع از بازگویی داستان گاندی تبدیل کرده است. مهمتر از همه اینکه، تاثیر و نفوذ گاندی بر برخی از نویسندگان، روشنفکران، روحانیون و فعالان سرتاسر جهان، آمریکا، آفریقا و آسیا را هم در نوردیده است. گاندی را گروهی دوست دارند و گروهی از وی متنفرند اما در این اثنا هیچ کس نمی تواند منکر وی شود. تاثیر و نفوذ گاندی میان مردم چشمگیر بود چرا که وی به جز ریاست حزب کنگره ملی هند در سال ۱۹۲۴ ، به دنبال هیچ منصب دولتی نبود. 

گاندی برای دو دهه نماینده مردم هند بود و تبدیل به سمبلی جهانی از صلح، سازگاری و عدم خشونت و تحمل پذیری  محیطی در برابر ظلم، ستم و غارت شده بود. گرچه این کتاب را می توان در حوزه و مقصودش کتابی  شگفت انگیز دانست اما در برخورداری از عمق، معنا و گسترده دانی به شدت دچار نقصان می باشد به گونه ای که تلاش محدودی در ثبت حوادث واقعه در زندگی شخصی و اجتماعی گاندی (فلسفی/ ایدئولوژیکی) داشته است. کتابی (چند  جلدی) در خصوص افکار گاندی که به دست دانشگاهیان و متفکران نگاشته شده است، اما جای بسی تأسف دارد که بحث در این خصوص در کتابی با این عظمت نادیده گرفته شده است.  همچنین فیصل دیوجی ـ Faisal Devji  ( نویسنده مشهور که بیشتر در خصوص گاندی اظهار نظر می کند) در یادداشت خود از این کتاب، عنوان می کند که این کتاب بیشتر خوانندگان غربی را مد نظر قرار داده است. 

نویسنده این اثر معلوم است که علاقه وافری به مفروضات دارد. روشی که افکار وَهمی و آرزومندانه را در پی دارد بالاخص آنجا که ادای احترام رابطه‌ی گاندی با خانم Sarla devi Chaudhrani   ( زنی متاهل با ذهنی مستقل که فعال سیاسی و خواهان آموزش زنان در لاهور که با همسرش زندگی می کرد) می‌کند و به نوعی در بیان این بخش از زندگی گاندی و اظهار علاقه اش به خواهرزاده آقایRabindranath Tagore) رابینرانات تاگور شاعر معروف) دچار آشفتگی می گردد. من با برخی از عقاید مطرح شده نویسنده در این کتاب مخالف هستم. بی شک محمد علی جناح یکی از رهبران برگزیده‌ی مسلمانان هند بوده است اما  رهبری وی فقط از سوی مسلمانان دارای حق رای ـ حدود ۱۴ درصد جمعیت بالغ مسلمانان ـ می باشد و نمی توان ایشان را به عنوان نماینده جمعیت اکثریت عنوان کرد. 

همچنین از فردی به نام لویس موتبَتن ـ Louis Mountbatten ـ را به سان فردی بی طرف و طرفدار هند معرفی می کند که در واقع باید عنوان شود وی نه تنها  بیگناه و معصوم نبود بلکه در موارد بسیاری عامل درگیری طرفین جمعیت اکثریت و اقلیت نیز بود و در تفکیک سریع هندو آن هم در ازای دریافت سود در قبال ارایه طرح و برنامه امپریالیسم تایید شده «تفرقه بیانداز و حکومت کن» نقش چشم گیری داشت.

گاندی تنها رهبری است که زندگی خصوصی اش به اندازه زندگی اجتماعی اش برای مردم جذاب می باشد. شور و علاقه وی به تجرد ،گیاهخواری، نوسازی روستا و نخ ریسی زبانزد می باشد. همه اینها در قابی با نام «Swaraj » به اندازه مسایل سیاسی و استقلال هند برای گاندی اهمیت داشت.

 راماچاندرا مورخ، نویسنده و روشنفکر هندی است که وی تحقیقاتی بسیاری در زمینه های گوناگون شامل تاریخ اجتماعی، سیاسی، محیط زیست و غیره دارا است. آثار وی در زمره مرجع مهم در تاریخ هند مدرن به شمار می آید. وی دانش آموخته دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی لندن می باشد و اکنون به عنوان استاد در دانشگاه دهلی مشغول می باشد. وی کتاب های بسیاری در زمینه های مختلف به رشته تحریر درآورده اند. 

کد خبر 9819

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 2 =